اهداف سفر هیات طالبان به ایران
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۳۰۸۸۳
آفتابنیوز :
یک هیات عالیرتبه اقتصادی و تجاری از افغانستان به سرپرستی ملا عبدالغنی برادر آخوند، معاون اقتصادی نخستوزیر حکومت سرپرستی افغانستان از دیروز وارد ایران شدهاند. این هیات اقتصادی ۳۰ نفره به تهران و سایر شهرهای ایران خواهد رفت و با مقامهای مختلف در مورد روابط دوجانبه، تجارت، ترانزیت، حمل و نقل، زیرساختها و راهآهن با مقامات ایرانی گفتگو و رایزنی خواهد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته دفتر معاون اقتصادی طالبان، این سفر «بنا به دعوت رسمی ایران» صورت گرفته است. ملاعبدالغنی برادر بلندپایهترین مقام حکومت طالبان است که دو سال پس از به قدرت رسیدن این گروه، به تهران سفر میکند.
در طول دو سال گذشته شاهد سفرهای هیاتهای مختلف دیپلماتیک طالبان به ایران، از جمله سفر سرپرست وزارتخانههای امور خارجه، صحت عامه (بهداشت) و تجارت و صنایع بودهایم، اما این سفر، بالاترین سطح سفر یک هیات دیپلماتیک طالبان از افغانستان به تهران است. چنانکه ایرنا گزارش داده عبدالغنی برادر در بدو ورود به تهران؛ مورد استقبال «حسن کاظمیقمی»، سفیر و نماینده ویژه رییسجمهوری در امور افغانستان قرار گرفته است.
میثم مهدیپور، معاون رسانهای سفیر ایران در امور افغانستان در این باره به «ایرنا» گفته که «هدف از سفر ملابرادر و هیات همراه، دیدار و رایزنی با مسوولان اقتصادی ایران به منظور ارتقای سطح همکاریهای تجاری و اقتصادی، توسعه روابط دوجانبه و بررسی زمینه همکاریهای بیشتر در حوزه تجارت، ترانزیت، سرمایهگذاری، همکاریهای گمرکی و داد و ستد مالی است.»
این سفر در حالی صورت میگیرد که براساس تازهترین آمار، سهم ایران از بازار افغانستان به ۳۵ درصد میرسد و سرمایهگذاران افغانستان نیز بخشی قابل توجه از سرمایهگذاران خارجی در ایران را به خود اختصاص میدهند.
ملابرادر در سال ۲۰۱۹ در زمانی که ریاست مذاکرات صلح طالبان با امریکا در دوحه را داشت نیز به تهران سفر کرد و با مقامهای ارشد از جمله جواد ظریف، وزیر خارجه وقت دیدار کرده بود. اینبار او در شرایطی به ایران آمده که طالبان با بحران اخراج پناهجویان افغان از کشورهای همسایه همچون پاکستان و ایران روبهرو است. ضمن اینکه در یکسال گذشته، موضوع «حقابه هیرمند» نیز حتی به درگیری لفظی مقامات دو کشور انجامیده و شاید در این سفر یکی از مهمترین مقامات طالبان به ایران، این موضوع در سرفصل مذاکرات قرار گیرد.
ایران مانند بسیاری از کشورها، طالبان را هنوز به رسمیت نشناخته، اما روابط همسایگی و تجاری را با باز نگه داشتن سفارتخانه خود در کابل و البته تحویل سفارت افغانستان در تهران به گروه طالبان ادامه میدهد. پیش از این، وزارت امورخارجه ایران سرپرستی سفارت افغانستان در تهران را در اختیار یک دیپلمات ارشد طالبان قرار داده و ایران نیز سرپرست جدیدی را در بالاترین سطح برای رهبری سفارت خود در کابل معرفی کرده است. به همین خاطر، با وجود برخی اختلافنظر و سوءتفاهمها، از جمله در مساله حقابه، روابط دیپلماتیک دو طرف در حال گسترش بوده است.
نگاه رسانههای افغان
یک منبع در وزارت امورخارجه افغانستان درباره جزییات این سفر به خبرنگار آوا گفته است که طبق پیشبینیهای انجام شده، در این سفر روی موضوعات اقتصادی، روابط دیپلماتیک بین دو کشور، مسائل مربوط به مهاجران و همچنین مسائل مربوط به منطقه و جهان تبادل نظر صورت خواهد گرفت.
به گفته این منبع، سفر ملاعبدالغنی برادر بیانگر روابط نیک و حسنه بین دو کشور افغانستان و جمهوری اسلامی ایران است و میتوان از این سفر به دستاوردهای مهمی دست یافت که از نگاه سیاسی و اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال، این سفر میتواند در راستای ایجاد بستر مناسب برای سرمایهگذاری تاجران ایرانی در افغانستان موثر و مفید باشد.
این منبع در ادامه تصریح کرد که این سفر علاوه بر این میتواند بستر مناسبی را برای بازگشت مهاجران از ایران به افغانستان هموار کند، زیرا مهاجران افغانستانی در سالهای اخیر بیشترین حجم مهاجرت را به جمهوری اسلامی ایران داشتهاند و در آنجا از بهترین امکانات و زمینههای تحصیلی برخوردار بودهاند، اما اکنون وقت آن رسیده که بحث مهاجرت معکوس آغاز شود و کسانی که در سالهای گذشته از امکانات مفید کشور ایران بهره بردهاند، اکنون دوباره به افغانستان برگردند و به کشور خود خدمت کنند.
با محمود سیادت، رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و افغانستان درباره سفر هیات ۳۰ نفره طالبان به ایران صحبت کردیم. او به عنوان کسی که در نشستهای آتی این هیات حضور خواهد داشت، توضیحاتی درباره وضعیت فعلی اقتصادی افغانستان تحت سیطره طالبان ارایه کرده و معتقد است که فرصت بزرگی برای سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی ایران فراهم شده تا از امکانات ارایه شده استفاده کنند.
آقای سیادت، سفر هیات ۳۰ نفره طالبان به ایران یک سفر سیاسی است یا جنبه اقتصادی دارد؟ این سوال از آن جهت اهمیت دارد که خیلی از کشورها حکومت طالبان را به رسمیت نشناختهاند و حتی در ایران نیز نگاه عامه مردم به حکومت فعلی افغانستان مثبت نیست. آیا چنین سفری میتواند رهاورد اقتصادی برای ایران داشته باشد؟
البته من در حوزه سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی صاحبنظر نیستم و جنبه اقتصادی ماجرا را میبینم. طالبان در حال حاضر واقعیت ملموس افغانستان است و بخش زیادی از جامعه این کشور نیز این واقعیت را پذیرفتهاند.
از زمان روی کار آمدن طالبان نزدیک به دو سال گذشته، در این مدت امنیت در افغانستان حاکم شده، کشت مواد مخدر با قدرت ممنوع شده و آنها توانستهاند با رایزنی مداوم، حقابه خود را از آمودریا و ازبکستان بگیرند. این حرکت اعجابانگیزی بوده که توسط همین طالبان انجام شده است.
البته نباید فراموش کرد که فقر مزمن در افغانستان همچنان وجود دارد، اما من اعتقاد دارم که سیاستهای اقتصادی طالبان در صورت تداوم، در میانمدت جواب میدهد. اما به هر حال، این سفر در این سطح به معنای آن است که طالبان به دنبال تعیین تکلیف میزان مراودات تجاری خود با ایران و نحوه تعامل در این حوزه است.
دستور کار نشست هیات طالبان در ایران چیست؟
خب همانطور که میدانید عبدالغنی برادر، بلندپایهترین مقامی است که از طرف طالبان به ایران آمده است. او فرد تاثیرگذاری در حوزه اقتصاد افغانستان است و پیش از این نیز مذاکرهکننده اصلی طالبان با امریکا در نشست دوحه بوده است. ترکیب هیاتی که با خود به ایران آورده نیز سیاسی و اقتصادی است. قطعا در این سفر بسته اقتصادی خاصی را در نظر دارند که با توجه به شرایط حکومت موقت افغانستان ارایه میشود. رییس کمیسیون مشترک دو کشور، وزارت جهاد کشاورزی ایران است. در نشستی که در این وزارتخانه برگزار خواهد شد، فضای خاصی برای بخش خصوصی ایران فراهم میشود تا از نزدیک فرصتهای سرمایهگذاری و تجاری در افغانستان را مطالعه کنند.
این «فرصتهایی» که میگویید، چیست؟ طالبان چه چیزی را میتواند به بخش اقتصادی ایران پیشنهاد دهد؟
ایران تاکنون در حوزه تجارت و صادرات کالا به افغانستان فعال بوده، اما با توجه به منابع غنی معدنی در این کشور، فرصت بزرگی برای ایران فراهم شده که در این کشور سرمایهگذاری داشته باشد. منابع معدنی و طبیعی این کشور هزار تا ۳ هزار میلیارد دلار تخمین زده میشود و من اطلاع دارم که ۸۰۰ شرکت چینی همین الان برای بهرهبرداری از معادن و انتقال فناوری به افغانستان اعلام آمادگی کردهاند و این فرصت بزرگی برای ایران است که نباید از دست برود.
اما در ایران نگاه منفی نسبت به حکومت طالبان وجود دارد و موضوع مهاجران افغان نیز حتی در کشوری مانند پاکستان مانند ایران به یک معضل تبدیل شد. آیا این سفر میتواند این موضوع را نیز در بر داشته باشد؟
من باور دارم که در کوتاهمدت با بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان بسیاری از این مهاجران به کشور خود بازمیگردند. افغانستان آینده خوبی دارد و اقتصاد این کشور رو به رشد است. طالبان حتی از زمان روی کار آمدن، ارزش پول ملی این کشور را حفظ کردهاند و ما هم به عنوان دو ملتی که ریشه تمدنی مشترکی داریم، باید تلاش کنیم که مهاجران افغان فارغ از فضاسازیهای کنونی با خاطرهای خوش ایران را ترک کنند.
از جمله فرصتهایی که برای ایران در جریان این سفر در نظر گرفته شده، امکان سرمایهگذاری افغانها در ایران است. این موضوع چقدر با واقعیات این نشست همخوانی دارد؟
تا جایی که میدانم این موضوع در نشستهای سفر هیات طالبان به ایران مطرح نمیشود. هرچند بحثهای زیادی در این باره مطرح است. واقعیت این است که پس از بازگشت طالبان به قدرت، بسیاری از سرمایهگذاران افغان کشور خود را ترک کردند. هرچند خیلی از آنها با بهبود شرایط در حال بازگشت هستند. در دوره پیشین حکومت طالبان، این تجربه ناموفق بود و سرمایهای از طرف افغانستانیها جذب نشد. هر چند در آن دوره با مشکلات بروکراسی اداری در جذب سرمایه نیز مواجه بودیم. این را نیز اضافه کنم که بیشترین تعداد سرمایهگذاران خارجی در سال گذشته برای ایران، همین شهروندان افغان بودند، اما بسیاری از سرمایهگذاران افغان به دلیل مشکلاتی که در حوزه جذب سرمایه در ایران وجود دارد، ترجیح دادهاند به ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیجفارس بروند و پول خود را در آنجا سرمایهگذاری کنند.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: طالبان افغانستان طالبان به ایران سرمایه گذاران سرمایه گذاری حکومت طالبان برای ایران سال گذشته سفر هیات دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۳۰۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا ساخت شهر فرودگاهی در ایران توجیه پذیر است؟
مفهوم شهر فرودگاهی در ایران با نمونه های واقعی تفاوت دارد. صرف احداث یک باند پروازی و ترمینال مسافربری را نمی توان شهر فرودگاهی نامید.
به گزارش تین نیوز، سالهاست که واژه شهر فرودگاهی در ادبیات هوانوردی ایران مورد استفاده قرار گرفته است، به طوریکه علاوه بر شهر فرودگاهی امام خمینی تهران دیگر مناطق کشور نظیر قم و چابهار نیز مدعی ساخت چنین مجموعه ای شدهاند.
اما آنچه که بر همگان مبرهن شده، عدم توفیق چنین پروژه هایی در کشور است به نحوی که صرفا طراحی پروژه به همراه تصاویری جذاب از پروژه ارائه شده و ضمن به کما رفتن ساخت فرودگاه نظاره گر احداث شهرهای فرودگاه هایی مدرن توسط همسایگان هستیم.
تعریف اشتباه از مفهوم شهر فرودگاهی در ایرانعده ای در ایران بر این باورند که صرف احداث باند پروازی و یک ترمینال مسافری به همراه هتل مجاور و چند آشیانه تعمیر و نگهداری هواپیما می تواند شهر فرودگاهی قلمداد شود. در حالی که اینها نطفه شکل گیری شهر فرودگاهی به حساب می آیند و عملا در تمامی فرودگاه های جهان به عنوان زیرساخت های اولیه فرودگاهی وجود دارند.
مطابق با نظریه ابرشهر فرودگاهی جان دی کاسردا (aerotropolis)، شهر فرودگاهی شامل فرودگاه بزرگ بین المللی و مجموعه های تجاری، ورزشی، مالی، فرهنگی و اقامتی در جوار فرودگاه است و در واقع فرودگاه نقش محوری و مرکزی را ایفا کرده و موتور پیشران مجموعه به حساب می آید. اما در مورد نظریه کاسردا باید به دو نکته توجه شود:
نخست آنکه کاسردا این نظریه را بر اساس مولفه های اقتصادی بیان کرده و هدف او اقتصادی کردن فرودگاه هاست، چرا که همچنان بسیاری از فرودگاه های جهان با مشکل عدم سود دهی مواجه هستند که در جهت رفع این چالش راهکار های متعددی ارائه شده است که همچنان در حال آزمون و خطا توسط مدیران صنعت قرار دارد.
نکته دوم آنکه نظریه ابرشهر فرودگاهی در ایالات متحده مطرح شده که مهد هوانوردی جهان است و فرودگاه ها نقش اساسی را در جابجایی مسافران بین این کشور و دیگر نقاط جهان و همچنین مابین شهرهای آمریکا ایفا می کنند.
این کشور علی رغم آمار بالای پرواز و جابجایی مسافر، همچنان فرودگاه های غیر اقتصادی و فرسوده متعددی دارد که بودجه های چند صد میلیارد دلاری را برای بازسازی می طلبد. لذا ارائه چنین دست نطریاتی در پهنه گسترده آمریکا با آن اقتصاد قدرتمند می تواند امری محتمل و واقع گرایانه باشد که با اقتصاد ایالات متحده سنخیت دارد.
آیا ایران می تواند شهر فرودگاهی داشته باشد؟با ذکر سه دلیل هیچ امیدی نیست که کشورمان بتواند الگوی شهر فرودگاهی را به اجرا در بیاورد:
عدم توسعه مطلوب زیرساخت های فرودگاهیهر چند در سال های گذشته فرودگاه های جدید در مناطق مختلف کشور احداث شده اند، اما این فرودگاه ها نوعا مطامع افراد ذی نفوذ را پاسخ گفته و زیان ده نیز بوده اند.
فرودگاه های بزرگ کشور نظیر فرودگاه امام خمینی و هاشمی نژاد مشهد ظرفیت کافی برای میزبانی از مسافران بسیار زیاد در یک واحد زمانی را ندارند (در قیاس با فرودگاه های بزرگ منطقه). همچنین هیچ فرودگاهی در ایران توانایی پذیرش هواپیمای غول پیکری همچون ایرباس A380 را ندارد که در دنیای امروز به عنوان یک معیار برای توان سنجی فرودگاه های بزرگ در میزبانی پروازهای دور برد به حساب می آید.
حال با این عملکرد ضعیف در توسعه زیرساخت های فرودگاهی قطعا انتظار نمی رود که یک شبه معجزه شود و هزاران میلیارد تومان سرمایه برای توسعه فرودگاه های اصلی کشور اختصاص یابد.
تحریم های فلج کننده و عقب ماندگی ایران از سهم بازار هواییهوانوردی ایران از سال ۵۸ به این طرف و همزمان با اشغال سفارت آمریکا تحت شدیدترین تحریم های آمریکا و هم پیمانانش قرار گرفت، به طوریکه امروزه پیکر نیمه جان این صنعت آخرین نفس های خود را می کشد.
پرنده های فرسوده با چند واسطه و قیمت های گزاف وارد کشور می شوند که یکی از وظایف آنها انتقال مسافران کانکشن به فرودگاه های همسایه نظیر دبی و استانبول بوده که نهایتا سود اصلی را در جیب رقبا واریز می کنند.
از طرف دیگر، آمار دقیقی از هواپیماهای بر خط در هیچ مبدا رسمی وجود ندارد که بدانیم کجای کار ایستاده ایم. همچنین کشورمان برای پرواز به مقاصد اروپایی با مشکل تحریم بنزین طرف است که عملا بخش مهمی از پروازهای بین المللی ایران را به همسایگان واگذار می کند.
این در حالیست که رقبای منطقه ای ایران صدها فروند هواپیمای تازه نفس در اختیار دارند و صدها فروند دیگر نیز سفارش داده اند. در صورتی می توانیم یک ابرشهر فرودگاهی را در ایران داشته باشیم که ناوگان هوایی کشورمان بتواند از مبدا ایران پروازهای متعددی را به سرتاسر دنیا انجام دهد، به مانند ترکیه، قطر و دبی. وگرنه شهر فرودگاهی که در آن هواپیمایی پرواز نکند عملا کارایی نخواهد داشت و از اجنبی هم نمی توان انتظار داشت که ناوگان هوایی خود را برای پروازهای ایران به کار گیرد.
طرد شدگی اقتصادی ایران در نظام بین المللکشورمان در طول ده ها سال گذشته رفته رفته با شدیدترین تحریم های بین المللی مواجه شده که تبعات اقتصادی آن به وضوح در زندگی ایرانیان قابل مشاهده است. عدم اقبال بسیاری از کشورهای جهان (از جمله کشورهای همسو با ایران در سیاست نظیر چین، روسیه و هند) برای سرمایه گذاری در ایران عملا کشورمان را به گوشه کنجی انداخته که ورود هر گونه سرمایه بین المللی را غیر ممکن ساخته است.
بنابراین بعید است حتی در صورت توسعه فرودگاه امام (ساخت ترمینال مسافربری جدید)، سرمایه گذاران خارجی برای توسعه دیگر بخش های شهر فرودگاهی امام خمینی وارد ایران شوند. کشورهای به اصطلاح دوست نیز در سال های اخیر در کلام خود را مشتاق سرمایه گذاری در ایران نشان داده اند، اما در عمل هیچ آبی از آنها گرم نشده است و اتفاقا همسایگان ایران را مقاصد امن تری برای خواباندن سرمایه هایشان دیده اند.
کانال عصر ایران در تلگرام